دودوزه بازی کردنفرهنگ فارسی معین(دُ. زِ. کَ دَ) (ص مر.) کنایه از: با هر دو طرف معامله یا مبارزه همدست شدن و هر دو را فریب دادن .
زیرکیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه کی، چارهگری، دانایی، استادی، زرنگی، مهارت، دانش، تخیل حیلهگری، مکاری، کلاهبرداری، دودوزهبازی حیله، مکر، کید، فریب
دوتیغه بازیلغتنامه دهخدادوتیغه بازی . [ دُ غ َ / غ ِ ] (حامص مرکب ) رسم است سپاهیان ولایت را(یعنی ایران را) که به هر دو دست تیغ را گرفته و بگردانند چنانکه سپه بازی که در دکن کنند. (آنندراج ).- دوتیغه بازی کردن ؛ بازیی است سپاهیان را که د