ذوالیدلغتنامه دهخداذوالید. [ ذُل ْ ی َ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) متصرف . (فقه ) آنکه بالفعل شی ٔ متنازع فیه را در دست و حیازت خویش دارد اعم از آنکه مالک واقعی باشد یا نه .
ذوالیدفرهنگ فارسی عمید۱. [مجاز] متصرف.۲. (اسم، صفت) [مجاز] کسی که مالی را در تصرف دارد اعم از آنکه مالک واقعی آن باشد یا نه.
دولتبهدولتgovernment-to-government, G2Gواژههای مصوب فرهنگستانتعامل برخط و غیرتجاری بین سازمانها و مقامات دولتی
دولاتلغتنامه دهخدادولات . [ دَ وَ ] (ع اِ) ج ِ دولة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و رجوع به دولة.
دولاتلغتنامه دهخدادولات . [ دُ وَ ] (ع اِ) ج ِ دُوَلَة. (ناظم الاطباء). و رجوع به دولة شود. || به معنی تُوَلات است [یعنی دواهی ] . (منتهی الارب ). رجوع به دواهی شود.
قطار دوولتاژیdual-voltage trainواژههای مصوب فرهنگستانقطار یا لوکوموتیوی که با دو سامانۀ مختلف تأمین نیروی کشش الکتریکی کار میکند متـ . لوکوموتیو دوولتاژی dual-voltage locomotive