دوقللغتنامه دهخدادوقل . [ دُ ق َ ] (اِ مرکب ) دوحصه کردن و دوبخش کردن . || جنس بلغورکرده ، چه قل معرب کل است که حصه و پاره باشد. (لغت محلی شوشتر).
دوقللغتنامه دهخدادوقل . [ دَ ق َ ] (ع اِ) تیر کشتی . || نره . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
دوقلیلغتنامه دهخدادوقلی . [ دُ ] (ترکی ، ص مرکب ) (مرکب از دوق + لی ) جفت و توأم . (ناظم الاطباء). دوغلی . دوغلو. دغلی . دغلو. همزاد. دوقلو. دو بچه که با هم از شکم مادر بیرون آمده باشند.
پورتوآمپدوکللغتنامه دهخداپورتوآمپدوکل . [ پ ُ ت ُ پ ِ دُ ] (اِخ ) نام قصبه و اسکله ای به ایتالیا در ایالت جرجنتی از جزیره صقلیه (سیسیل )، واقع در پنجهزارگزی جنوب غربی جرجنتی . دارای 8175 تن سکنه و تجارتی بسیار رایج . (قاموس الاعلام ترکی ).