ذرطاءةلغتنامه دهخداذرطاءة. [ ذَ طَ ءَ ] (ع مص ) زشت خوردن طعام را. یقال : ذرطیت الطعام ؛ یعنی زشت خوردی آنرا.
ضریطةلغتنامه دهخداضریطة. [ ض ُ رَ طَ ] (ع ص )نعجةٌ ضُرَیطة؛ گوسفند ماده ٔ فربه . در مثل است : الاخذ سریطی و القضاء ضُریطی ؛ یعنی وقت گرفتن قرض در حلق فروبردن است و در وقت وام گوز زدن . در حق شخصی گویند که در ادای وام سست و مُحیل باشد. (منتهی الارب ).