رلۀ رادیوییradio relay, radio repeaterواژههای مصوب فرهنگستانایستگاه رلهای که نشانکها/ سیگنالهای بسامد رادیویی را پس از ساماندهی عبور میدهد
نشانفرست رادیویی چرخانrotating radio beacon, revolving radio beaconواژههای مصوب فرهنگستاننوعی نشانفرست رادیویی که امواج را با چرخش کامل به تمام جهات ارسال میکند
رادیوی سیار شخصیprivate mobile radio, personal mobile radio, PMRواژههای مصوب فرهنگستانسامانۀ ارتباطات رادیویی سیاری که ارائهدهندگان خدمات اضطراری، ازجمله نیروی انتظامی و آتشنشانی و فوریتهای پزشکی و نیز سامانههای مسافربری، از آن عمدتاً برای نظارت بر ناوگان خود استفاده میکنند
موج حامل رادیوییradio frequency carrier wave, radio frequency carrierواژههای مصوب فرهنگستاننشانک/ سیگنال حاملی که در باند بسامد رادیویی قرار دارد
خط انتقال بسامد رادیوییradio frequency transmission line, radio frequency lineواژههای مصوب فرهنگستانخط انتقال طراحیشده برای کار در بسامدهای رادیویی
رادیولژیلغتنامه دهخدارادیولژی . [ ی ُ ل ُ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) یا پرتوشناسی دانش شناسایی پرتو مجهول یا اشعه ٔ ایکس و استفاده از آن برای امور پزشگی و درمان بیماریها. علم استفاده از اشعه ٔ مجهول برای معالجه و تشخیص ناخوشی .
رادیلغتنامه دهخدارادی . (حامص ) جوانمردی . بخشندگی . سخاوت . (غیاث اللغات ) (تاج المصادر بیهقی ) : شاهی که بروز رزم ازرادی زرین نهد او به تیر در پیکان تا کشته ٔ او از آن کفن سازدتا خسته ٔ او از آن کند درمان . رودکی .دگر گفت
رادیانلغتنامه دهخدارادیان . (فرانسوی ، اِ) واحد زاویه است و مقدار آن زاویه ٔ مرکزی است که قوس آن برابر با شعاع دایره باشد و مقدار آن برحسب درجه پنجاه و هفت درجه و کسری است . (دیکسیونر فنی شامبر «چمبرز» چاپ انگلیس سال 1945 ذیل کلمه ٔ رادیان ).
راتافرهنگ نامها(تلفظ: rātā) رادی (بخشندگی ، سخاوت) ، دهش ؛ (در اعلام) فرشتهای است در ایران باستان .
راديکاليدیکشنری عربی به فارسیريشه , قسمت اصلي , اصل , سياست مدار افراطي , طرفدار اصلا حات اساسي , بنيان , بن رست , ريشگي , علا مت راديکال