رزرولغتنامه دهخدارزرو. [ رِ زِرْوْ ] (فرانسوی ، اِ) اندوخته . (فرهنگ فارسی معین ) (لغات فرهنگستان ). ذخیره . (یادداشت مؤلف ) (فرهنگ فارسی معین ). || یدکی . (فرهنگ فارسی معین ).
رزروفرهنگ فارسی معین(رِ زِ) [ فر. ] (اِ.) 1 - یدک . 2 - (در بازی های تی می ) بازیکنی که در مواقع لزوم با نظر مربی جانشین بازیکن اصلی تیم شود. ذخیره (فره ). 3 - آن چه که برای استفادة کسی کنار گذاشته می شود.
رزرودلغتنامه دهخدارزرود. [ رَ ] (اِخ ) نام رودخانه ای در ماوراءالنهر. (ناظم الاطباء) (از شعوری ج 2 ص 4).
رزرودلغتنامه دهخدارزرود. [ رَ ] (اِخ ) نام رودخانه ای در ماوراءالنهر. (ناظم الاطباء) (از شعوری ج 2 ص 4).