رشتهشکلاتstreusel1, chocolate vermicelli, chocolate strandsواژههای مصوب فرهنگستانیکی از فراوردههای شکلاتی که با عبور دادن خمیر شکلات از صفحات مشبک به دست میآید
شکلاتلغتنامه دهخداشکلات . [ ش ُ ک ُ ] (فرانسوی ،اِ) نوعی شیرینی که با شیر و شکر و کاکائو ساخته شود. (فرهنگ فارسی معین ).
سقلاتلغتنامه دهخداسقلات . [ س ِ ق ِل ْلا ] (معرب ، اِ) سقرلات و آن پارچه ای باشد معروف که از پشم بافند. (برهان ). جامه ٔ صوف معروف که در فرنگ بافند. (رشیدی ). رجوع به سقرلات و سقرلاط و سقلاط شود.
سقلاطلغتنامه دهخداسقلاط. [ س ِ ق ِل ْ لا / س ِ ق ُ ] (معرب ، اِ) جامه ٔ صوف معروف که در عرف آن را نبات گویند. (غیاث ). جامه ٔ صوف که در فرنگ بافند. (آنندراج ) : هزار سر مادیان و از دیبا و سقلاط و آنچه بدین ماند صلح تمام کنیم . (ترجمه تا
سقلاطفرهنگ فارسی عمید= سقلاطون: ◻︎ ز بس شقایق گویی خزانهدار فلک / به گرد دامن کهسار میکشد سقلاط (نزاری: لغتنامه: سقلاط).