لغتنامه دهخدا
رمان حلو. [ رُم ْ ما ن ِ ح ُل ْوْ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) انار شیرین . (اختیارات بدیعی ) (الفاظ الادویه ). صاحب اختیارات بدیعی آرد: بهترین آن بود که بزرگ بود و شیرین و رسیده و ملس بود و طبیعت وی سرد بود در اول درجه ٔ اول ، و تر بود در آخر آن و گویند گرم بود به اعتدال و در و