رویشندلغتنامه دهخدارویشند. [ رَ ش َ ] (هزوارش ، اِ) به لغت زند جُنّه و سپر. || رأس و سر. (ناظم الاطباء) (از برهان ) .
ابن روسند طائیلغتنامه دهخداابن روسند طائی . [ اِ ن ُ ؟ دِ ] (اِخ ) او راست : کتاب الجوادالفیاح . (ابن الندیم ).
راسوندلغتنامه دهخداراسوند. [ وَ ] (اِخ ) دهی است از بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز که در 9هزارگزی شمال باختری ایذه کنار راه مالرو ایذه واقعست . محلی است جلگه ، گرمسیر، سکنه ٔ آن 108 تن از ایل بختیاری هستند و آب آن ازقنات تأمین میشود