ریزمُکpinhole 2واژههای مصوب فرهنگستانحفرههایی با سطوح صاف و تقریباً کروی که اغلب برخلاف مُکها با سطح قطعه تماس ندارند و چنانچه بزرگ باشند بهصورت منفرد و چنانچه کوچک باشند بهصورت گروهی، با اندازههای متفاوت، در قطعه توزیع میشوند
قاعدة ماکMac ruleواژههای مصوب فرهنگستانقاعدهای که بر اساس آن ژرفای چشمة بیهنجاری مغناطیسی با پهنای نمودار دامنههای آن پیوند پیدا میکند
پیشرسscratch race, scratch 1واژههای مصوب فرهنگستانیکی از مسابقات راهه که برای مردان در پانزده کیلومتر و برای زنان در ده کیلومتر برگذار میشود و در آن برنده رکابزنی است که زودتر از خط پایان عبور کند
رأس مکیلغتنامه دهخدارأس مکی . [ رَءْ س ِ م َک ْ کی ] (اِخ ) دماغه ای است در ساحل شمالی دریای عمان و جنوب کوه کلات و مابین دماغه ٔ رأس میدانی و دماغه ٔ رأس گردیم .