زبانزنی دوتاییdouble tonguingواژههای مصوب فرهنگستاندر نواختن سازهای بادی برنجی و فلوت، استفاده از زبان برای ایجاد جملهبندی سریع که با استفاده از توالی واجهای «ت ـ ک»، یک جزءِ دوتایی بهصورت منفرد یا مکرر، صورت میگیرد
زبانزنیtonguing , attack with the tongueواژههای مصوب فرهنگستاناستفاده از زبان برای جملهبندی در نواختن سازهای بادی، بهنحویکه زبان در خیزِ اولیه جریان هوا را آزاد و برای اجرای نُتهای پشتسرهم اما منقطع، جریان هوا را قطع میکند
زبانزنی تکیsingle tonguingواژههای مصوب فرهنگستاندر نواختن سازهای بادی، سادهترین شکل استفاده از زبان برای ایجاد جملهبندی که با یک یا چند بار استفاده از واجِ «ت» صورت میگیرد
زبانزنی سهتاییtriple tonguingواژههای مصوب فرهنگستاندر نواختن سازهای بادی برنجی و فلوت، استفاده از زبان برای ایجاد جملهبندی سریع که با استفاده از توالی واجهای «ت ـ ت ـ ک» یا «ت - ک - ت»، یک جزء سهتایی بهصورت منفرد یا مکرر، صورت میگیرد
زبان پر ز جنگ شدنلغتنامه دهخدازبان پر ز جنگ شدن . [ زَ پ ُ زِ ج َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از سر ستیز و جنگ داشتن و شدت خصومت است : دل گرگسار اندران تنگ شدزبان و روانش پر از جنگ شد.فردوسی .
زبانزنیtonguing , attack with the tongueواژههای مصوب فرهنگستاناستفاده از زبان برای جملهبندی در نواختن سازهای بادی، بهنحویکه زبان در خیزِ اولیه جریان هوا را آزاد و برای اجرای نُتهای پشتسرهم اما منقطع، جریان هوا را قطع میکند
زبانزنیtonguing , attack with the tongueواژههای مصوب فرهنگستاناستفاده از زبان برای جملهبندی در نواختن سازهای بادی، بهنحویکه زبان در خیزِ اولیه جریان هوا را آزاد و برای اجرای نُتهای پشتسرهم اما منقطع، جریان هوا را قطع میکند