زوردگانلغتنامه دهخدازوردگان . [ زَ وِ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان گندمان است که در بخش بروجن شهرستان شهرکرد واقع است و 287 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
زوردانلغتنامه دهخدازوردان . (اِخ ) دهی از دهستان زمان است که در بخش قاین شهرستان بیرجند واقع است و 119 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
زوردینلغتنامه دهخدازوردین . [ زَ وَ ] (اِ) ماه اول بهار که آغاز سال ایرانیان است و فروردین نیز گویند. (ناظم الاطباء).
زوریدنلغتنامه دهخدازوریدن . [ دَ] (مص ) نفرت داشتن و کراهت داشتن . || زبردستی کردن و زور کردن و ظلم نمودن . (ناظم الاطباء).