لغتنامه دهخدا
ساحت . [ ح َ ] (ع اِ) ساحة. میان سرای . گشادگی میان سرایها. فراخنای سرای . فراخای خانه . صحن خانه . حیاط. ج ، ساح . سوح . ساحات : و چون [ در مسجد الاقصی ] بدیوار جنوبی باز گردی از آن گوشه مقدار دویست گز پوشش نیست وپوشش مسجد که مقصوره در اوست بر دیوار ج