سبزآبلغتنامه دهخداسبزآب . [ س َ ] (اِخ ) قریه ای است بفاصله ٔ 2812 بر در جنوب شرق قلعه ٔ سرکاری بامیان متعلق به حکومت اعلی پروان که بخط 65 درجه و 59 دقیقه و 55</span
سبزآبلغتنامه دهخداسبزآب . [ س َ ] (اِ مرکب ) آبی که با پیدا شدن نباتات ذره بینی بسبزی زند. آبی که برای خزه رنگ سبزی گردانیده . (یادداشت مؤلف ).
سبزآبلغتنامه دهخداسبزآب . [ س َ ] (اِخ ) موضعی است بفاصله ٔ 97/5 کیلومتر در شمال شهر غزنی مربوط بحکومت اعلی غزنی که بخط 37 درجه و 57 دقیقه و 34 ثانیه ٔ طول ال
سبزآبلغتنامه دهخداسبزآب . [ س َ ] (اِخ ) نام یکی از ایستگاههای راه آهن تهران به اهواز. این محل در 691 هزارگزی تهران و 16 هزارگزی جنوب باختری اندیمشک واقع است . ساکنین آن کارمند راه آهن میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج <spa
سبزآبادلغتنامه دهخداسبزآباد. [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان یک مهه ٔ بخش مسجد سلیمان شهرستان اهواز واقع در 40 هزارگزی جنوب خاوری مسجد سلیمان و 2 هزارگزی خاور راه شوسه ٔ مسجد سلیمان به هفت گل . هوای آن گرم و دارای <span class="
سبزآبادلغتنامه دهخداسبزآباد. [ س َ ](اِخ ) دهی است جزء دهستان سبزچلو از بخش وفس شهرستان اراک واقع در 12 هزارگزی جنوب باختری کمیجان و 3 هزارگزی راه مالرو عمومی . هوای آنجا سرد و دارای 129 تن سکنه
مهقاءلغتنامه دهخدامهقاء. [ م َ ] (ع ص ) سبزآب . عین مهقاء؛ چشمه ٔ سبزآب . || مؤنث امهق ؛ سخت سپید که به هیچ رنگ آمیزش ندارد و تابان و براق نباشد. (از منتهی الارب ).
سبزآبادلغتنامه دهخداسبزآباد. [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان یک مهه ٔ بخش مسجد سلیمان شهرستان اهواز واقع در 40 هزارگزی جنوب خاوری مسجد سلیمان و 2 هزارگزی خاور راه شوسه ٔ مسجد سلیمان به هفت گل . هوای آن گرم و دارای <span class="
سبزآبادلغتنامه دهخداسبزآباد. [ س َ ](اِخ ) دهی است جزء دهستان سبزچلو از بخش وفس شهرستان اراک واقع در 12 هزارگزی جنوب باختری کمیجان و 3 هزارگزی راه مالرو عمومی . هوای آنجا سرد و دارای 129 تن سکنه