سحتاءلغتنامه دهخداسحتاء. [ س َ ] (ع ص ) زمین بی گیاه . (منتهی الارب ): ارض سحتاء؛ لا رعی فیها. (اقرب الموارد).
شحیثالغتنامه دهخداشحیثا. [ ش َ ] (سریانی ، اِ) کلمه ای است سریانی که بدان کلیدان بی کلید گشاده گردد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
شعثاءلغتنامه دهخداشعثاء. [ ش َ ] (ع ص )زن ژولیده موی . ج ، شُعث . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). تأنیث اشعث به معنی زن پریشان موی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به اشعث شود.
وزن سهتاییtriple meterواژههای مصوب فرهنگستانوزنی شامل دستهها یا میزانهایی که دارای سه ضربان ریتمی هستند
اسحتلغتنامه دهخدااسحت . [ اَ ح َ ] (ع ص ) عام اسحت ؛ سال بی نبات . مؤنث : سَحْتاء: ارض سَحْتاء؛ زمین بی گیاه . (منتهی الارب ).