سرسبدalley-oopواژههای مصوب فرهنگستاندر بسکتبال، حرکتی که در آن بازیکن، در ضمن پرش، توپی را که در بالای سبد دریافت میکند در همان حالت بیدرنگ به گل تبدیل کند
گل سرسبدلغتنامه دهخداگل سرسبد. [ گ ُ ل ِ س َ رِ س َ ب َ / س َ س َ ب َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گل روی سبد. (آنندراج ). || کنایه از سرمایه ٔ رونق و چیزی که از امثال خود بهتر و معزز و ممتاز باشد، چه معمول گل فروشان و باغبانان است هر گلی که از جمله ٔ گلها کلان و ب
پاس سرسبدalley-oop pass/ ally-opp/ alley-upواژههای مصوب فرهنگستاندر بسکتبال، پاسی که در آن بازیکن توپ را در نزدیکی سبد و در ارتفاع مناسب برای همتیمی خود پرتاب یا رها میکند
گل سرسبدلغتنامه دهخداگل سرسبد. [ گ ُ ل ِ س َ رِ س َ ب َ / س َ س َ ب َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گل روی سبد. (آنندراج ). || کنایه از سرمایه ٔ رونق و چیزی که از امثال خود بهتر و معزز و ممتاز باشد، چه معمول گل فروشان و باغبانان است هر گلی که از جمله ٔ گلها کلان و ب
پاس سرسبدalley-oop pass/ ally-opp/ alley-upواژههای مصوب فرهنگستاندر بسکتبال، پاسی که در آن بازیکن توپ را در نزدیکی سبد و در ارتفاع مناسب برای همتیمی خود پرتاب یا رها میکند
سرگویش تهرانیاول،قسمت خوب و مرغوب،بالا: سرگل، سرچراغی، سردیگ، سرجهازی، سرسبد (گل سرسبد)/ محل:سرچشمه، سرآسیاب، سرپولک، سرتخت
گل روی سبدلغتنامه دهخداگل روی سبد. [ گ ُ ل ِ ی ِ س َ ب َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گلی که بهتر از نوع خود باشد چه گلها که در سبد گل بر روی چینند بهتر از سایر گلها میباشد. (آنندراج ). گل سرسبد : زین غزل چون شنوی بوی حقیقت تأثیرگل روی سبد دختر دیوان من است . <p c
گلفرهنگ فارسی معین(گُ) [ په . ] (اِ.) 1 - عضو تولید مثلی و تکثیر گیاهان که از برگ های تغییر شکل یافته به وجود آمده است . گل ممکن است سلول های هر دو جنس نر و ماده را شامل باشد و یا فقط ممکن است سلول های یک جنس (نر و یا ماده ) را دربرداشته باشد. اکثر گل ها دارای رنگ های مختلف و بوی مطبوع می باشند و زیبایی خاصی دارند و
گل سرسبدلغتنامه دهخداگل سرسبد. [ گ ُ ل ِ س َ رِ س َ ب َ / س َ س َ ب َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گل روی سبد. (آنندراج ). || کنایه از سرمایه ٔ رونق و چیزی که از امثال خود بهتر و معزز و ممتاز باشد، چه معمول گل فروشان و باغبانان است هر گلی که از جمله ٔ گلها کلان و ب
پاس سرسبدalley-oop pass/ ally-opp/ alley-upواژههای مصوب فرهنگستاندر بسکتبال، پاسی که در آن بازیکن توپ را در نزدیکی سبد و در ارتفاع مناسب برای همتیمی خود پرتاب یا رها میکند