ناو سرفرماندهیflagshipواژههای مصوب فرهنگستانکشتی حامل فرمانده گروهی از ناوهای جنگی که به مأموریتی خاص اعزام شدهاند
گونة نمادflagship speciesواژههای مصوب فرهنگستانگونة درخطرِ بااهمیت و شناختهشده و محبوبی که به حفاظت آن توجه خاص میشود
مهمانخانۀ اصلیflagship hotelواژههای مصوب فرهنگستانمهمترین مهمانخانه در یک مجموعه از مهمانخانههای زنجیرهای متـ . هتل اصلی
نخبهدیکشنری فارسی به انگلیسیchoice, chosen, first, cordon bleu, cream, elite, flagship, flower, gem, prime, imperial, top, outstanding, picked, select, well-chosen