سلحپوشلغتنامه دهخداسلحپوش . [ س ِ ل َ ] (نف مرکب ) پوشنده ٔ سلاح . (مؤلف ). سلاحدار و سپاهی . (ناظم الاطباء). || جاندار. (ناظم الاطباء).
شیار سیلویوسfissure of Sylviusواژههای مصوب فرهنگستانشیاری جانبی در قشر مغز که لَپ گیجگاهی را مشخص میکند متـ . شیار گیجگاهی lateral cerebral sulcus
شلوهجلغتنامه دهخداشلوهج . [ ش َ هََ ] (اِ) شلوهک . قسمی از خس . || اشترخار. (ناظم الاطباء). رجوع به اشترخار شود.
صلهجلغتنامه دهخداصلهج . [ ص َ هََ ] (ع ص ، اِ) سنگ بزرگ . || شتر ماده ٔ قوی و استوار. (منتهی الارب ).