سلواملغتنامه دهخداسلوام . [ س ِل ْ ] (اِخ ) (مرسل یا برکه سلوام ) در نزدیکی اورشلیم میباشد و آنرا شیلونیزگویند. (از قاموس کتاب مقدس ). رجوع به سلوان شود.
شلوملغتنامه دهخداشلوم . [ ش َ ] (اِخ ) نام پیغمبری که پسر داود (ع ) بود و مادرش دختر طالوت است . (حبیب السیر چ سنگی ج 1 ص 43). نام رسول سوم است از رسل اصحاب قریه که صادق و صدوق و شلوم اند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || نام چن
سلعاملغتنامه دهخداسلعام . [ س ِ ] (ع اِ) فراخ حلق . || کلان شکم . || درازبینی . || گرگ باریک دراز. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
سلوانلغتنامه دهخداسلوان . [ س ُل ْ ] (اِخ ) چشمه ای است عجیب بقدس که در روز یک یا دو بار روان گردد و بدان برکت جویند. (منتهی الارب ). عین سلوان در نزدیک بیت المقدس . (دمشقی ). رجوع به سلوام ، سفرنامه ٔ ناصرخسرو ص 34 و ناظم الاطباء شود.