خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سمفونی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سمفونی
/samfoni/
معنی
قطعۀ موسیقی، شامل چهار بخش که توسط یک ارکستر کامل نواخته میشود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
symphony
-
جستوجوی دقیق
-
symphony
سمفونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] یکی از انواع موسیقی غربی برای سازگان بزرگ که نوع کلاسیک آن معمولاً دارای چهار پویه است و ساختار پویۀ اول آن به فرم سونات است
-
سمفونی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: symphonie] ‹سنفونی› (موسیقی) samfoni قطعۀ موسیقی، شامل چهار بخش که توسط یک ارکستر کامل نواخته میشود.
-
سمفونی
لغتنامه دهخدا
سمفونی . [ س َ ف ُ ] (فرانسوی ، اِ) قطعه ٔ موسیقی که برای اجرا بوسیله ٔ ادوات کنسرتی ساخته میشود. (فرهنگ فارسی معین ).
-
سمفونی
فرهنگ فارسی معین
(سَ فُ) [ فر. ] (اِ.) آهنگی که برای ارکستر کامل ساخته شود.
-
سمفونی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
symphony
-
سمفونی
دیکشنری فارسی به عربی
سمفونية
-
واژههای مشابه
-
سمفونی شعر
دیکشنری فارسی به انگلیسی
tone poem
-
ارکستر سمفونی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
symphony orchestra
-
ارکستر سمفونی (عامیانه)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
philharmonic
-
کنسرت توسط ارکستر سمفونی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
symphony
-
وابسته به سمفونی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
symphonic
-
جستوجو در متن
-
symphony
مهندسی کامپیوتر
سیمفونی ، سمفونی ، سمفونی سیمفونی
-
symphonic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سمفونی، هم اهنگ، هم نوا، شبیه سمفونی