سگاهلغتنامه دهخداسگاه . [ س ِ ] (اِ مرکب ) نغمه ٔ سوم و شعبه ٔ حجاز. (آنندراج ). نام آوازی است . نام آهنگی است . رجوع به آهنگ و سه گاه شود. || سه وقت . (آنندراج ).
سوپ داغhot soupواژههای مصوب فرهنگستانپلاسمایی متشکل از کوارک و گلوئون و فوتون و نوترینو و برخی ذرات دیگر که در آغاز پیدایش در تعادل گرمایی بودهاند
سوپ ژلاتینیgelatinous soupواژههای مصوب فرهنگستانمحلول آبی نسبتاً غلیظ که حاوی موادی با قابلیت تبدیل به ژلاتین است
ماست سویاsoy yoghurtواژههای مصوب فرهنگستانفراوردهای با بافت خامهای که از شیر سویا تهیه میشود و جانشینی است برای پنیر خامهای و خامۀ ترش
نوشابۀ سویاsoya beverage/ soybeverageواژههای مصوب فرهنگستاننوشابهای که غالباً از سویا و محصولات آن تهیه میشود
صندلی کودکbaby car seat, child safety seat, infant safety seat,child restraint system, child seat,baby seat, restraining car seat, car seatواژههای مصوب فرهنگستانصندلی ایمنی برای نشستن کودک در خودرو بهمنظور جلوگیری از آسیب رسیدن به او در هنگام تصادف
درسگاهلغتنامه دهخدادرسگاه . [ دَ ] (اِ مرکب ) مدرسه . مکتب . درس خانه . (آنندراج ) : به درسگاه مولانا قطب الدین شیرازی رفت . (منتخب لطائف عبید زاکانی چ برلین ص 135). مسود این اوراق ... در درسگاه دین پناه ... قوام الملة و الدین عبداﷲ.
حبسگاهلغتنامه دهخداحبسگاه . [ ح َ] (اِ مرکب ) محبس . زندان . سجن . دوستاق : وز بهر حبس گاه چو مارم همی فسای . مسعودسعد.یارب از این حبسگاه باز رهانش که هست شروان شرالبلاد خصمان شرالدواب . خاقانی .که خود ز
وسگاهلغتنامه دهخداوسگاه . [ ] (اِخ ) دهی جزو دهستان سیاه رود بخش افجه ٔ شهرستان تهران در 2هزارگزی شمال راه شوسه ٔ تهران به دماوند، کوهپایه و سردسیری است . سکنه ٔ آن 512 تن . آب آن از رودخانه ٔ سیاه رود و محصول آن غلات ، بنشن ،
ناموسگاهلغتنامه دهخداناموسگاه . (اِ مرکب ) کنایه از جنگ گاه باشد. چه ناموس به معنی جنگ هم آمده است . (برهان قاطع) (آنندراج ). میدان جنگ . رزمگاه . (ناظم الاطباء). جنگ گاه . و هنگامه ٔ مردآزمائی . (فرهنگ خطی ).
پاسگاهلغتنامه دهخداپاسگاه . (اِ مرکب ) جای پاسبانان . جای دیده بانان : فرود آمدند از دو جانب سپاه یزکها نشاندند بر پاسگاه .نظامی .