سیافشلغتنامه دهخداسیافش . [ ف َ ] (اِخ ) نام پادشاه . (غیاث ) (آنندراج ). رجوع به سیاوش و سیاوخش شود.
صافشfiltrationواژههای مصوب فرهنگستانفرایند جدا کردن یا جدا شدن مواد معلق از سیال با عبور آن از محیطی که ذرات را عبور نمیدهد
صافش تماسیcontact filtrationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فرایند جداسازی که در آن ذرات جاذب با مایع مخلوط و پس از جذب مواد مورد نظر، مایع صاف میشود
صافش چلیپاییcrossflow filtrationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی صافش که در آن جریان ورودی موازی سطح بستر صافی است و فقط قسمتی از جریان ورودی از داخل صافی عبور میکند
صافش خلأvacuum filtrationواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی برای آبگیری لجن که در آن صافش ازطریق پارچۀ صافی و در خلأ انجام میشود
صافش زیستیbiological filtrationواژههای مصوب فرهنگستانفرایند عبور دادن مایع از زیصافی که در آن لایۀ زیژلِ تشکیلشده در مصالح صافی، ذرات ریز و کلوئیدی و جامدات محلول را جذب و تجزیه میکند