سیاهولغتنامه دهخداسیاهو. (اِخ ) قریه ای است چهارفرسنگی بیشتر در جنوب فارغان است . (فارسنامه ٔ ناصری ).
شارش هلهشاوHele-Shaw flowواژههای مصوب فرهنگستانشارش خزشی شارهای با گرانروی بالا میان دو صفحة تخت با فاصلة بسیار کم
میلگاردانdrive shaft, Cardan shaft, driving shaft, propeller shaft, prop shaft, transmission shaft, Cardan drive, Cardan drive shaftواژههای مصوب فرهنگستانمحوری که توان را از خروجی جعبهدنده به دیفرانسیل منتقل میکند متـ . میلمحرک
میل پروانهpropeller shaft, tail shaft, screw shaftواژههای مصوب فرهنگستانبخش انتهایی محور انتقال نیرو از موتور که پروانه به آن متصل است
محور ورودی جعبهدندهgearbox input shaft, input shaft, primary shaftواژههای مصوب فرهنگستانمحوری که توان موتور را از کلاچ به جعبهدنده منتقل میکند
پورکهورلغتنامه دهخداپورکهور. [ ک َ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان سیاهو مرکزی شهرستان بندرعباس ، واقع در 108 هزارگزی شمال بندرعباس و سه هزارگزی شمال راه مالرو سیاهو به گهره . دارای 20 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج <span cla
چاهولغتنامه دهخداچاهو. (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سیاهو بخش مرکزی شهرستان بندرعباس که در 80 هزارگزی شمال خاور بندرعباس و 3 هزارگزی باختر راه مالرو سیاهو به قلعه قاضی واقع شده و 30 تن سکنه
گردونیلغتنامه دهخداگردونی . [ گ َ ] (اِخ )ده کوچکی است از دهستان سیاهو بخش مرکزی شهرستان بندرعباس ، واقع در 70000گزی شمال خاوری بندرعباس ، سر راه مالرو سیاهو به قلعه قاضی . هوای آن گرمسیر و دارای 30 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرا
جغدرلغتنامه دهخداجغدر. [ ج ُ دَ] (اِخ ) دهی است از دهستان سیاهو بخش مرکزی بندرعباس و 7هزارگزی شمال باختر راه مالرو سیاهو - قلعه قاضی . کوهستانی و گرمسیر است و 250 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه و محصول آن خرما و شغل اهالی زرا