سینهنشینیbelly landing, belly-inواژههای مصوب فرهنگستاننشست هواپیما درحالیکه ارابۀ فرود بسته یا نیمهباز مانده است
سنگ نشانلغتنامه دهخداسنگ نشان . [ س َ گ ِ ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سنگی که در راه ها برای نشان و معرفت مقادیر منازل نصب کنند. (آنندراج ) : بال و پر شد شوق من سنگ نشان خفته رامن براه انداختم این کاروان خفته را.صائب (از آنندراج ).
شناوۀ نشانگذارdan buoyواژههای مصوب فرهنگستانشناوهای که از آن در عملیات مینروبی برای مشخص کردن مسیر یا منطقۀ مینروبیشده استفاده میشود