سارانیواژهنامه آزادقومی در سیستان و بلوچستان به معنی ابتدا و آغاز. سارانی به معنی ابتدائی و آغاز هر چیزی می باشد. دز زابل شهرام هم گفته می شود.
طایفه سارانیلغتنامه دهخداطایفه سارانی . [ ف َ ] (اِخ ) دهی از بخش میان کنگی شهرستان زابل ، واقع در 8هزارگزی شمال ده دوست محمد نزدیک مرز افغانستان . جلگه ، گرم و معتدل با 558 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند. محصول آنجا غلات و لبنی
صورانیلغتنامه دهخداصورانی . [ ص َ ] (اِخ ) سلیمان بن زیادبن ربیعةبن نعیم خضرمی . وی از عبداﷲبن حارث بن جزء زبیدی و از او غوث بن سلیمان (فرزند وی ) و عبداﷲبن لهیعه و جز آنان روایت کنند. بسال 216 هَ . ق . درگذشت . (معجم البلدان ).
صورانیلغتنامه دهخداصورانی . [ ص َ ] (اِخ ) غوث بن سلیمان ، مکنی به ابی یحیی . وی از خیار قضات بود و قضاء مصر یافت . (معجم البلدان ).