شاهبازلغتنامه دهخداشاهباز. (اِ مرکب ) شهباز. بازی باشد سفید و بزرگ و پادشاهان با آن شکار کنند و آن را بترکی طوغان خوانند. (برهان قاطع). باز سفید بزرگ که پادشاهان با آن شکار میکردند. (فرهنگ نظام ) (انجمن آرا) (آنندراج ). باز سپید. (شرفنامه ٔ منیری ). شنغار. شنقار. (برهان ). این پرنده برنگهای زرد
اینچه شاهبازلغتنامه دهخدااینچه شاهباز. [ چ ِ ] (اِخ ) دهی ازدهستان دولت خانه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان قوچان و دارای 607 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
شاهباز اسپانیاییAquila adalbertiواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ عقابیان و راستۀ شاهینسانان که بخشی از سر و پشت گردن آن کرم و جلوی گردنش سیاه است
شاهباز شرقیAquila heliacaواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ عقابیان و راستۀ شاهینسانان که در دوران بلوغ پرهای زینتی قهوهای مایل به سیاه دارند
شاهباز خالدارAquila clangaواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ عقابیان و راستۀ شاهینسانان که پرهای پرواز آنها تیره یا دارای سایهای روشنتر از دیگر پرهاست و رنگ بخشهای زیرین و بالایی بدن آنها در پرندۀ بالغ قهوهای تیره است
شاهبازانلغتنامه دهخداشاهبازان . (اِخ ) دهی از دهستان قیلاب بخش اندیمشک شهرستان دزفول . دارای 400 تن سکنه . آب آن از رودخانه . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
شاهبازانلغتنامه دهخداشاهبازان . (اِخ ) نام یکی از ایستگاههای راه آهن . واقع در 72 کیلومتری شمال خاور اندیمشک . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
اینچه شاهبازلغتنامه دهخدااینچه شاهباز. [ چ ِ ] (اِخ ) دهی ازدهستان دولت خانه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان قوچان و دارای 607 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
شاهبازانلغتنامه دهخداشاهبازان . (اِخ ) دهی از دهستان قیلاب بخش اندیمشک شهرستان دزفول . دارای 400 تن سکنه . آب آن از رودخانه . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
شاهبازانلغتنامه دهخداشاهبازان . (اِخ ) نام یکی از ایستگاههای راه آهن . واقع در 72 کیلومتری شمال خاور اندیمشک . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
اینچه شاهبازلغتنامه دهخدااینچه شاهباز. [ چ ِ ] (اِخ ) دهی ازدهستان دولت خانه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان قوچان و دارای 607 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).