ترجمه مقاله

شرطه

šorte

۱. نگهبان و پاسبان شهر؛ افسر شهربانی.
۲. [قدیمی] نگهبان برگزیدۀ حاکم.

۱. بادموافق
۲. شرط، پیمان
۳. پاسبان، پلیس، شحنه
۴. چاوش، طلایهدار
۵. کوتوال

ترجمه مقاله