شاه رکن الدینلغتنامه دهخداشاه رکن الدین . [ رُ نُدْ دی ] (اِخ ) حسن بن سید معین الدین اشرف . رجوع به شاه حسن شود.
شاه قطب الدینلغتنامه دهخداشاه قطب الدین . [ ق ُ بُدْ دی ] (اِخ ) دهی از دهستان بیضابخش اردکان شهرستان شیراز. دارای 251 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن برنج ،غلات و چغندر است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
شاه شرف الدین مظفرلغتنامه دهخداشاه شرف الدین مظفر. [ ش َ رَ فُدْ دی م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) پسرمهتر امیر مبازرالدین محمد از آل مظفر است . درسال 725 هَ . ق . بدنیا آمده و در عهد پدر به سال 754 درگذشته است . (تاریخ عصر حافظ ج <span class="hl"
شاه قطب الدین محمودلغتنامه دهخداشاه قطب الدین محمود. [ ق ُ بُدْ دی م َ ] (اِخ ) ابن مبارزالدین محمد و برادر جلال الدین شاه شجاع . وی از سال 759 هَ . ق . تا سال 776 هَ . ق . حکومت کرد. رجوع به شاه محمود شود.
هلیدنلغتنامه دهخداهلیدن . [ هَِ دَ ] (مص )گذاشتن . (برهان ). هشتن . به جایی نهادن : به یک حمله از جایشان بگسلدچو بگسستشان بر زمین کی هلد؟ فردوسی .از بند شبانروزی بیرون نهلَدْشان تا خون برود از تنشان پاک به یک بار. <p class="