شمارۀ فراگیرuniversal access numberواژههای مصوب فرهنگستانشمارۀ منفردی متعلق به واحد ارائهکنندۀ خدمات که با گرفتن آن مشترک میتواند از هر جای شبکه به نزدیکترین محل دریافت خدمات متصل شود
سمورهلغتنامه دهخداسموره . [ س َ رَ / رِ ] (اِ) سمور : چون برون جست لوز از سوراخ شد سموره بنزد او گستاخ .عنصری .
شمارهلغتنامه دهخداشماره . [ ش ُ رَ / رِ ] (اِ) تعداد. اندازه . حساب . (ناظم الاطباء). عدد. عد. شمار. شمارش . (یادداشت مؤلف ).- از شماره برون شدن ؛ بی حد و حساب شدن . بیرون از اندازه و حساب گشتن : فضل تر