شهرآوریواژهنامه آزادتمدن، همبودگری، شهرانجمن، یکجا نشینی انبوه، سامانگری شهری، پدیده ای تازه در شهرنشینی گسترده است که ساماندهی شده و قاتونمند، با همزیستی انبوه مردمان میباشد. و همواره در درازای تاریخ زندگی بشری استوار گشته و بر افتاده اند.
شعرآورلغتنامه دهخداشعرآور. [ ش ِ وَ ] (نف مرکب ) شاعر و ناظم و چکامه سرا. (ناظم الاطباء) رجوع به شاعر شود.
تمدنواژهنامه آزادشهرآوری، همبودگری، شهرانجمن، یکجا نشینی انبوه، سامانگری شهری، پدیده ای تازه در شهرنشینی گسترده است که ساماندهی شده و قاتونمند، با همزیستی انبوه مردمان میباشد. و همواره در درازای تاریخ زندگی بشری استوار گشته و بر افتاده اند.