سورنالغتنامه دهخداسورنا. (اِ مرکب ) سورنای . نایی که در سور و جشن عروسی نوازند. و سرنا مخفف آن است و آنرا شهنای نیز خوانند. (برهان ) (از آنندراج ). سرنا و شهنای و نایی که در سور، جشن و عروسی نوازند.شیپور. (ناظم الاطباء). رجوع به سرنا و سرنای شود.
شارنهلغتنامه دهخداشارنه . [ ن ِ ] (اِخ ) دزیره . سیاح فرانسوی . وی بسال 1828 م . در فلوریو (از ایالت رُن ) تولد و بسال 1915م . وفات یافت . وی تمدن باستانی مکزیک را مورد مطالعه قرار داد.
سورنافرهنگ نامها(تلفظ: su(o)r(e)nā) (= سُرنا) ، ← سُرنا . به علاوه (در اعلام) سردار دلیر پارتی معاصر اشک سیزدهم ارد اول .