لغتنامه دهخدا
شندر. [ ش ِ دِ ] (ص ) جندر. ژنده . کهنه و فرسوده .- شندر پندر ؛ پندر ظاهراً از توابع شندر است و شندر و شندره و شرنده به معنی ژنده و کهنه و پاره پاره است و در مورد اشخاص بمعنی بد سر و وضع و ژولیده و پاره پوره و کثیف و حقیر استعمال می شود. (فرهنگ عام