شکوثاءلغتنامه دهخداشکوثاء. [ ش َ ] (سریانی ،اِ) شَکوثی ̍. تخم کشوث . (از ناظم الاطباء). شکوثی . (منتهی الارب ). به لغت سریانی تخم کشوث را گویند و آن تخمی است دوایی که سده ٔ جگر بگشاید. (آنندراج ) (برهان ) . رجوع به شکوثی شود.
شکوثیلغتنامه دهخداشکوثی . [ ش َ ثا ] (سریانی ، اِ) شکوثاء. (ناظم الاطباء) (آنندراج ). گیاهی است که بر درخت رود بی بیخ . (منتهی الارب ). رجوع به شکوثاء شود.
شکتالغتنامه دهخداشکتا. [ ش ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کلیجان رستاق بخش مرکزی شهرستان ساری . سکنه 485 تن . آب آن از رودخانه تجن و چشمه است . محصول عمده برنج ، غلات ، پنبه ، عسل و اقسام میوه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3</span
شکوثیلغتنامه دهخداشکوثی . [ ش َ ثا ] (سریانی ، اِ) شکوثاء. (ناظم الاطباء) (آنندراج ). گیاهی است که بر درخت رود بی بیخ . (منتهی الارب ). رجوع به شکوثاء شود.