شکوهناکلغتنامه دهخداشکوهناک . [ ش ُ ] (ص مرکب ) باشکوه . باجلال . بامهابت . (ناظم الاطباء). شکوهمند. رجوع به شکوهمند شود.
شکانکلغتنامه دهخداشکانک . [ ش َ ن َ ] (اِ) حوصله و چینه دان مرغ . (ناظم الاطباء). سنگدان مرغ را گویند. (از فرهنگ جهانگیری ). چینه دان مرغ که به عربی حوصله گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ) (برهان ). و رجوع به چینه دان شود.