لغتنامه دهخدا
شیری . (حامص ) چگونگی شیر. (یادداشت مؤلف ). || (ص نسبی ) مانند شیر (به معنی لبن ). (از ناظم الاطباء). || به رنگ شیر. سپید کمی مایل به زردی . سپید. (یادداشت مؤلف ).- شیری رنگ ؛ سپیدرنگ . (ناظم الاطباء). || شیرفروش . آنکه شیر فروختن پیشه دارد. لبان . (یادداشت مؤلف ).