لغتنامه دهخدا
شیرو. (اِخ ) ابن رستم بن سرخاب بن قارن . از سپهبدان باوندیه ٔ طبرستان بود. پس از آنکه رافعبن هرثمه پدر او را در یکی از قلاع مازندران محبوس ساخت . او با امداد سامانیان والی مازندران شد و پس از سی وپنج سال وفات کرد. وبیرونی با وی صحبت داشته است و در آثارالباقیه از او روایت می ک