لغتنامه دهخدا
شیق . (ع اِ) سر کوه و سخت ترین جایها در آن یا ناحیه ٔ هموار دشوارگذار. || مرغی است آبی خرد سپیدرنگ . || شکاف تنگ در کوه یا در میان دو سنگ از ریگ . || کوه دراز. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || سر نره . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || نوعی از