صداگذارdubbing mixer, re-recording mixerواژههای مصوب فرهنگستانمسئول صداآمیزی باندهای صدای فیلم شامل گفتوگو و موسیقی و جلوههای صوتی و صداسازیها، و ساخت خروجی صوتی نهایی
صدادارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ر، باصدا، مصوت، پرسروصدا، رسا، قابلشنیدن، شنیدنی، مسموع، طنینانداز، مرتعش زیر، بالا، غنهای، مدی
صداگذاریفرهنگ فارسی معین( ~. گُ) [ ع - فا. ] (حامص .) 1 - ضبط صداهای مناسب هر یک از هنرپیشه ها یا موسیقی متن فیلم و هماهنگ کردن نوارهای صدا با نوار تصویر. 2 - افزودن صدای مناسب به فیلم .
صداگذاریdubbing 1واژههای مصوب فرهنگستانساخت صداهای مختلف و انطباق آنها با یک صحنه از فیلم ازطریق منابع صوتی گوناگون
صداگذاریفرهنگ فارسی معین( ~. گُ) [ ع - فا. ] (حامص .) 1 - ضبط صداهای مناسب هر یک از هنرپیشه ها یا موسیقی متن فیلم و هماهنگ کردن نوارهای صدا با نوار تصویر. 2 - افزودن صدای مناسب به فیلم .
صداگذاریdubbing 1واژههای مصوب فرهنگستانساخت صداهای مختلف و انطباق آنها با یک صحنه از فیلم ازطریق منابع صوتی گوناگون