شغالغتنامه دهخداشغا. [ ش َ ] (ع اِمص ) تقطیر بول . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). شغیة. (اقرب الموارد). رجوع به شغیة شود. || ناهمواری دندانها. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
شغالغتنامه دهخداشغا. [ ش َ ] (ع مص ) شَغاً. مختلف شدن دندانهای کسی در بلندی و کوتاهی و خروج و دخول . شَغْو. (منتهی الارب ). اختلاف روییدن دندانها در درازی و کوتاهی ، و خروج آن عیب است . (از اقرب الموارد). ناهمواری برآمدن دندان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کم و بیش شدن دندانها در طول و عرض ،
شغالغتنامه دهخداشغا. [ ش َ /ش ُ ] (اِ) جعبه و تیردان و ترکش . (ناظم الاطباء) (ازاقرب الموارد). شقا. شکا. تیردان . (آنندراج ) (از انجمن آرا). ترکش . (فرهنگ جهانگیری ). ترکش و تیردان را گویند، و آن جاییست که تیر در آن نهند و بر کمر بندند و به عربی جعبه خوانند.
شغیاءلغتنامه دهخداشغیاء. [ ش َغ ْ ] (ع ص ) زن دندان دراز ناهموار. (ناظم الاطباء). تأنیث اَشْغی ̍.(یادداشت مؤلف ). و رجوع به اَشْغ̍ی و شغواء شود.
صغار السمکدیکشنری عربی به فارسیزاده , تخم , فرزند , حيوان نوزاد , جوان , گروه , گوشت سرخ کرده , برياني , سرخ کردن , روي اتش پختن , تهييج , سوزاندن