صورتکهای چرنوفChernoff facesواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای ارائۀ تصویری دوبعدی از دادههای چندمتغیره که در آن شکل و اندازه و اجزای مختلف یک چهره، براساس مقدار متغیرهای متناظر، تغییر میکند
صورتکلغتنامه دهخداصورتک . [ رَ ت َ ] (اِمصغر) مصغر صورت . صورتهای خرد. تصویرهای کوچک . مجسمه های خرد : همچنان باشد که صورتکها ساخته باشی از چوب و از نمد بعد از آن به حضرت عرض کنی ... (فیه ما فیه ).
صورتکmaskواژههای مصوب فرهنگستانچهرهای مصنوعی که چهرۀ اصلی را میپوشاند و در آن سوراخهایی برای چشم و دهان تعبیه شده است
شورتاغلغتنامه دهخداشورتاغ . (اِ مرکب ) چوب زردرنگ . (آنندراج ). قسمی از چوب زرد. (ناظم الاطباء). || یک قسم گیاه زردی که در ریگستان روید. (ناظم الاطباء).
شورطاقلغتنامه دهخداشورطاق . (اِ مرکب ) در شاهد زیر صاحب منتهی الارب این کلمه را معادل عَرْفَج آورده است : اِرْقَطَّ العَرْفَج ُ؛ برگ برآوردن گرفت شورطاق . و رجوع به عرفج و قتاد شود.