شدیدادیکشنری فارسی به انگلیسیabysmally, deathly, desperately, excruciatingly, hotly, intensively, roundly, seriously, severely, sorely, strictly, stringently, vigorously, wickedly
سَدِيداًفرهنگ واژگان قرآنمحکم و استوار وبا صلابت (از ماده سداد است ، که به معناي اصابت رأي ، و داشتن رشاد است ، و بنابر اين ، قول سديد ، عبارت است از کلامي که هم مطابق با واقع باشد ، و هم لغو نباشد ، و يا اگر فايده دارد ، فايدهاش چون سخنچيني و امثال آن ، غير مشروع نباشد . پس بر مؤمن لازم است که به راستي آنچه ميگويد مطمئن با
حبیبلغتنامه دهخداحبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن اوس بن حارث مکنی به ابوتمام . نجاشی (متوفی 450 هَ . ق .) در رجال خود او را یاد کرده گوید: امامی بود و امامان را تا ابوجعفر ثانی که معاصر وی بوده مدح کرده است . جاحظ در کتاب حیوان گوید: ابوتمام از رؤساء رافضه است . ح