لغتنامه دهخدا
طلحتان . [ طَ ح َ ] (اِخ ) از اصطلاحات مردم بصره این است که بنام کسی که قریه ای به وی نسبت میدهند الف و نونی می افزایند مانندطلحتان . و آن نهری است که به طلحةبن ابی رافع مولی طلحةبن عبیداﷲ منسوب است . (معجم البلدان ج 2 ص <span class="hl" dir=