لغتنامه دهخدا
عظعظة. [ ع َ ع َ ظَ ] (ع مص ) عِظعاظ. لرزیدن تیر وچاوچاوان رفتن و پیچیدن در رفتن . (از منتهی الارب ): عظعظ السهم ؛ تیر در رفتن خود مرتعش شد و هنگام پرتاب خم گشت و کژ گردید. (از اقرب الموارد). || سپسایگی رفتن بددل از صف معرکه ، و برگشتن . (از منتهی الارب ): عظعظ الجبان ، آن جب