لغتنامه دهخدا
عناج . [ ع ِ ] (ع اِ) رسنی است که زیر دلو بزرگ به عراقی می بندند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). ریسمانی که به ته دول بزرگ می پیوندند و سپس آن را به چنبره ٔ آن دول می بندند.(از ناظم الاطباء). || رسنی باریک که بدان گوشه ٔ دلو را تا چوب چنبرش بندند. (منتهی الارب )