لغتنامه دهخدا
غرقد. [ غ َ ق َ ] (ع اِ) نوعی از درخت بزرگ ، یا آن عوسج است چون بزرگ گردد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). نوعی از عوسج باشد، و آن درختی بود که برگ و بار آن را بجوشانند، و در خضابها به کار برند. (برهان قاطع). عوسج بزرگ . (تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ). خارسنجان که آن را عوسج نیز گوین