غرینویچلغتنامه دهخداغرینویچ . [ غْرین ْ / غ ِ رین ْ ] (اِخ ) تلفظ ترکی گرینویچ . (از قاموس الاعلام ). رجوع به گرینویچ شود.
غرنگفرهنگ فارسی عمید۱. صدای گریه و ناله: ◻︎ مرا گریستن اندر غم تو آیین گشت / چنانکه هیچ نیاسایم از غریو و غرنگ (فرخی: ۴۵۳).۲. نوحه.۳. صدایی که هنگام گریستن در گلو میپیچد: ◻︎ به خروش اندرش گرفته غریو / به گلو اندرش بمانده غرنگ (منجیک: شاعران بیدیوان: ۲۳۶).