امردبارگی، بچهبازی، شاهدبازی
( ~ . رِ) [ ع - فا. ] (حامص .) شهوترانی با پسر بچه .
( ~ . رِ) [ ع - فا. ] (ص مر.) امردپرست .
امردباز، شاهدباز، لواطکار
امردباز، سادهپرست، سندهباز
بچهبازی، شاهدبازی، غلامبارگی
امردپرستی، غلامبارگی، فسق
(حامص .) بچه بازی ، غلامبارگی .
امردبازی، شاهدبازی، غلامبارگی، فجور، فسق، لواطه
۱. رفتارنسنجیده، اعمال نامعقول ۲. کار ناشایست، غلامبارگی