لغتنامه دهخدا
افغاء. [ اِ ] (ع مص ) گل برآوردن گیاه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بیرون آمدن شکوفه . (از تاج المصادر بیهقی ). شکوفه برآوردن درخت و گیاه . (یادداشت مؤلف ). || همیشگی نمودن خوردن فغا. (آنندراج ). پیوسته خوردن فغا را. (از اقرب الموارد). || فاغیه برآمدن حنا را. (