فالنجیقنفرهنگ فارسی عمیدگیاهی با برگهای باریک، گلهای سفید شبیه سوسن، و تخمی سیاه و کوچکتر از عدس که در گذشته مصرف دارویی داشته و جهت معالجۀ گزیدگی حشرات به کار میرفته.
فالنجقینلغتنامه دهخدافالنجقین . [ل ِ ] (معرب ، اِ) لغت یونانی و بمعنی دواءالرتیلا است . از یک بیخ نبات او دو سه شاخ میروید و در بعضی مکان متفرق و در بعضی مجتمع میباشد. برگش باریک و گلش سفید شبیه به سوسن و از آن کوچکتر و تخمش سیاه و شبیه به نصف عدس و از آن باریکتر و بیخش کوچک و باریک و زرد است و ب
لوفاقینسلغتنامه دهخدالوفاقینس . [ ] (معرب ، اِ) فالنجیقن . (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ). در فهرست مخزن الادویه لوقاقینس آمده و معنی آن را قالنجیقن دانسته است .