فراهمهلغتنامه دهخدافراهمه . [ ف َ هََ م َ / م ِ ](اِمص ) نیکوروی و مودت . (آنندراج از مؤید الفضلاء).ظاهراً مصحف فراهیة یا فراهة است به معنی «نیکورو شدن ستور یعنی تیزرونده شدن او». رجوع به فراهة شود.
فراهمهverticillasterواژههای مصوب فرهنگستانگلآذینی فرعی با محور مرکزی نامشخص که از گرزنهای متقابل جانبی بدون پایک تشکیل شده است بهطوریکه گلهای آن متراکم به نظر میرسند
فراهمیلغتنامه دهخدافراهمی . [ ف َ هََ ] (حامص مرکب ) جمعیت . خلاف پراکندگی . (یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به فراهم شود.
زیستفراهمیbioavailabilityواژههای مصوب فرهنگستان[تغذیه، علوم و فنّاوری غذا] میزان جذب و استفادۀ یک مادۀ مغذی یا غیرمغذی در بدن [علوم دارویی] قابلیت دارویی که پس از مصرف در دسترس بافت هدف قرار میگیرد
زیستفراهمی مطلقabsolute bioavailabilityواژههای مصوب فرهنگستاننسبت زیستفراهمی داروی تجویزشده به شکل فراوردۀ غیرتزریقی به زیستفراهمی همان دارو به شکل تزریق وریدی